مرور دیدگاههای دکتر محمد امین قانعی راد
مروری بر آراء صاحبنظران علوم انسانی درباره تجاریسازی و کاربردیسازی علوم انسانی در ایران ـ بخش هفتم
تخمین زمان مطالعه: ۹ دقیقه
اشاره : این یادداشت به بررسی نظرات و دیدگاه های دکتر محمد امین قانعی راد، دانشیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور درباره کاربردی سازی و تجاری سازی علوم انسانی میپردازد. وی هرچند با اقدامات تجاری سازی خارج دانشگاه موافق است، اما با جریان تجاری سازی علوم انسانی مخالفت میکند. وی توصیه میکند دانشجویان به جای تجاری سازی به اجتماعی سازی علوم انسانی بپردازند.
-
- مواضع دکتر محمد امین قانعی راد :
دکتر محمد امین قانعی راد از جامعه شناسان فعال در عرصه های مختلف تحلیل، نقد و سیاستگذاری است که گرایش چپ معتدل دارد. وی به عنوان یک جامعه شناس علم، بر استقلال و آزادی آکادمیک تاکید فراوان دارد. او نیز هرچند با اقدامات تجاری سازی خارج دانشگاه موافق است، اما با جریان تجاری سازی علوم انسانی مخالفت میکند.
دکتر محمد امین قانعی راد ریشه این نگاه را تسلط مهندسان بر مدیریت و برنامه ریزی کشور و حاکمیت نگرش مالی و مهندسی میداند. ایشان صراحتا ترجیح میدهند دانشگاهیان “برج عاج نشین” باشند با فاصله به جامعه بنگرند تا موضع انتقادیشان حفظ شود. درنتیجه توصیه میکنند تجاری سازی علوم انسانی در نظام ملی نوآوری، در جاهایی خارج از دانشگاه تعریف شوند و دانشگاهیان نیز به جای تجاری سازی، به “اجتماعی سازی علوم انسانی” یعنی حضور فعال در جامعه و پررنگ کردن مسئولیت اجتماعی سایر بخشهای جامعه، حکومت و اقتصاد بپردازند.
درمجموع دکتر محمد امین قانعی راد با انواع اقدامات کاربردی سازی و تجاری سازی علوم انسانی موافق است اما بر اساس اصل تقسیم کار، وظیفه دانشگاه را تولید دانش و مهارت بخشی به دانش آموختگان میداند و تجاری سازی را وظیفه بازار تلقی میکند.
- دسته بندی مواضع دکتر محمد امین قانعی راد :
- مهمترین نقل قول های دکتر محمد امین قانعی راد :
۱-دکتر محمد امین قانعی راد در نشست تجاری سازی علوم انسانی : ما با چهار بحران در عرصه علوم اجتماعی مواجه هستیم، تصریح کرد: دانش بازار، دانش دولت، دانش آکادمی و دانش جامعه هرکدام ناخودآگاه ، فلسفه ،شیوۀ طرح مسئله و روش های مطالعاتی خاص خودشان را دارند. در ایران دولت، روحانیت، بازار و مردم به عنوان نیروهای اجتماعی مهم، سعی در تعریف علوم انسانی و اجتماعی دارند. تجاری سازی علوم انسانی نیز نمی تواند دانش فهم و شناخت مردم باشد ، چرا که بسیاری از ریشه ها و اهداف علم بیرون از این حوزه قرار میگیرد.
۲- دکتر محمد امین قانعی راد در نشست تجاری سازی دانشگاه یزد : از نظر سي پي اِسنو با يكديگر تقابل دارند. فرهنگ علم، فرهنگي است كه به منفعت و سودمندي توجه دارد در حالي كه فرهنگ هنر و علوم انساني به امر زيبايي شناختي توجه دارد و اغلب شعار آن، هنر براي هنر است و نه هنر براي بازار… مي گويد در بين علم (Science) و هنر (Art) چيزي وجود دارد به نام علوم اجتماعي (Social Sciences) كه مي تواند بين فرهنگ علم و فرهنگ هنر ميانجيگري كند.
علوم اجتماعي ميتواند در خدمت سودمندي قرار گيرد اما نه با اين فرمول ساده و ابتدايي كه مي خواهد نگاه تجاري و مالي را به ما منتقل كند زيرا اين نگاه، نگاهي است كه در دسترسي به سود و سودمندي عجله دارد و صرفا آن را بر پايه مسائل مالي مي سنجد و در يك برد و زمانه كوتاه مدت مي خواهد تراز مالي را گرفته و بگويد حالا جامعه شناسان چه كرده اند؟ بنابراين دعوت علوم انساني به تجاري كردن بايد بسيار محتاطانه انجام شود و به شاخص هاي مالي نزديك توجه نشود.
شايد لازم باشد كه جامعه شناسان هشدار دهند و جلوي سيل تجاري سازي را گرفته و سير ديگري را جايگزين كنند كه من به آن اجتماعي سازي (Socialization) مي گويم و در برابر تجاري سازي (Commercialization) قرار دارد. در واقع فرآيندي كه در حال حاضر در غرب اتفاق مي افتد اجتماعي سازي است. يعني مساله اي كه آنجا مطرح شده مساله مسووليت اجتماعي شركت هاست و در خود امريكا حدود ۱۰ درصد از سرمايه گذاري هايي كه انجام مي شود سرمايه گذاري هاي معطوف به مسووليت اجتماعي شركت هاست و مبحث اخلاقي شدن بازار و اخلاقي شدن كسب و كار مطرح شده است.
هميشه طي تاريخ پول و علم با يكديگر روابطي داشته اند كه نمي توان آن را قطع كرد اما نوع اين ارتباط نبايد به نحوي باشد كه هستي دانشگاه را بگيرد. كاركرد تجاري سازي بر عهده دانشگاه نيست. كاركرد دانشگاه بيشتر توليد علم و ايده است اما تجاري سازي يعني تبديل ايده به ثروت. دانشگاه نبايد نگاه تجاري داشته باشد و وظيفه تجاري سازي نبايد به دانشگاه ها محول شود، در واقع دانشگاه بايد ايده توليد كند و تجاري سازي و تبديل آن ايده به ثروت بايد درون بازار كار انجام گيرد. ما در زمينه توليد ايده، پارادايم، مفهوم و روش مشكلات بزرگي داريم و دانشگاه بايد در اين زمينه در راستاي مسائل تفكر و آموزش آن تلاش كند. اگر آموزش تفكر انجام گيرد پايداري اجتماعي ايجاد خواهد شد و بعد توليد ثروت نيز در آن انجام خواهد گرفت.
روزنامه اعتماد سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۵
۳- در حال حاضر سیاست بسیاری از نهادها از جمله وزارت علوم و نهاد ریاست جمهوری بر تجاری سازی علوم انسانی قرار گرفته است. در حالی که یکی از وظایف علوم انسانی پیشگیری از تجاری سازی همه چیز در جامعه است. این صحیح است که همیشه بین پول و علم رابطه ای وجود داشته است، اما همه چیز را نباید از جنس سود و منافع مالی دید.
در مقابل، پوزیتیویسم بوده که جامعه شناسی را یک تخصص و شغل می داند که باید درون یک سازمان قرار گیرد و موجب می شود که اتفاقی بیفتد که میلز آن را دیوانی شدن عقل می خواند. اگر جامعه شناسی دیوانی شود و بروکرانیزه گردد، عقل جامعه شناختی محدود می شود و نهادهای دولتی در معرض این خطر قرار می گیرد که مسئله را به گونه ای تعریف کنند که به نفع خودشان باشد. چون هدف بروکراسی تامین منافع سازمان و افزایش قدرت آن است. در جامعه شناسی دیوانی، جامعه و عقل مهم نیست که پوزیتیویسم گام در این راه نهاده است تا جامعه شناسی را دیوانی و تجاری کند.
۴- دکتر محمد امین قانعی راد در میزگرد زاویه : مقوله علم و سیاست گذاری و رابطه علم و سیاست گذاری مورد قبول ماست. علوم و ازجمله علوم انسانی با اقتصاد نسبتی دارند ولی در واقع بحث آنجا مطرح می شود که مساله تجاری سازی به عنوان یک واژه و ترمینولوژی مطرح می شود و در واقع این نگرانی ایجاد می شود که گویا علوم انسانی فقط ماهیت و هویت اش در ارتباط با بازار و در ارتباط با پول تامین می شود.
ما سه اصل داریم که این اصول سازمان دهی است که می تواند ان را سازماندهی کند، یکی مساله حرفه است و دیگری مساله سازمان است که به آن ارگانیزیشن می گویند و دیگری بازار است که به آن مارکت می گویند… در علوم انسانی از یک طرف دارند به سمت بازار می روند که این تنزل دادن علوم انسانی به شغل و بازار است.
بالاخره ما به تجاری سازی نیاز داریم، تجاری سازی یک بخشی از نظام ملی نواوری است و یکی از کارکردهای نظام ملی نوآوری تجاری سازی است، ما باید این نظام ملی را طراحی کنیم و بعد ببینیم که در کجا باید تجاری سازی صورت گیرد.
من فکر می کنم که در وضعیت کنونی یک نوع جابه جایی کارکردها در حال رخ دادن است. جای تجاری سازی در دانشگاه نیست، باید تقسیم کاری را هم به رسمیت بشناسیم، ببینید، ما چون نظام نوآوری نداریم یک سری دانشگاه داریم و همه چیز را از دانشگاه انتظار داریم. در حالی که سایر بخش ها را نباید صرفا از دانشگاه انتظار داشته باشیم، کار دانشگاه تولید و ترویج دانش و انتقال مهارت های کلیدی و توسعه سرمایه انسانی و تربیت اندیشمند و متفکر است نه نوآوری و تجاری سازی.
۵- دکتر محمد امین قانعی راد در نشست تجاری سازی ، فرصتها و تهدیدها : چهار نوع علوم انسانی داریم:
۱٫آکادمیک ۲٫مردم مدار یا عمومی ۳٫سیاستگذار ۴٫انتقادی
چهار نیرو بر علوم انسانی اثر میگذارند:
۱٫آکادمی و روشنفکران (مطالبه علم) ۲٫جامعه مدنی (مطالبه رهایی و آزادی) ۳٫دولت (مطالبه کنترل) ۴٫بازار (مطالبه ثروت)
نیروهای موثر بر علوم انسانی میبایست انواع علوم انسانی را به رسمیت بشناسند. به طور مشخص صرفا نباید از علوم انسانی بازار “تولید ثروت” بخواهد و دولت “کنترل” مطالبه کند. در اینجا به جای تجاریسازی علوم انسانی باید از اجتماعی کردن علوم انسانی حرف بزنیم؛ یعنی باید بدانیم چه کار کنیم تا دانشگاهیان به فکر مردم و در کنار مردم باشند.
بعضی نهادها مثل دولت میگویند که دانشگاه به جامعه و به دولت توجه ندارد. ما میگوییم علیالاصول قرار نیست دانشگاهیان این دغدغه را داشته باشند. دانشگاه باید بر روی پروژههای خود کار کند و اتفاقاً در مواردی نیز اقتضا دارد از جامعه فاصله بگیرد و همین پرداختن دانشگاه به برنامهها و پروژههای خود این امکان را نیز فراهم میکند تا به عنوان وجدان منفصل جامعه یک نوع تعامل دورادور با جامعه داشته باشد. بعضی از دوستان ما را برج عاجنشین خطاب میکنند. اتفاقاً بد نیست که ما در ایران دانشگاه برج عاجنشین را ایجاد کنیم. دولت هر روزه تلاش میکند ما دانشگاهیان را به مشکلات روزمره خود بکشاند و میخواهد بگوید شما آنچنان که من میگویم به مسائل نگاه کنید. بنابراین اگر دانشگاه یک فاصله عقلانی داشته باشد و از دور به مسائل بنگرد به رشد علوم انسانی و دانشگاه هم کمک میکند.
ریشه اصلی علوم انسانی تا حدود زیادی طبقه اشراف است که فراغت مالی داشتند و میتوانستند در گوشهای به این تولید بپردازند موج تجاریسازی به نوعی سنت علم را تحقیر میکند. ما نباید اجازه دهیم که این تجاریسازی به تحقیر آن سبک اندیشهورزی بپردازد که انگار این آدمها عقبمانده بودند سعی ما باید این باشد که اجازه ندهیم دیگر حوزههای تجاریسازی وارد دانشگاه شوند چون چیزی از علم باقی نمانده است. این جامعه است که باید شرایط را فراهم کند و جامعه ما فاقد ظرفیت استفاده از دانشآموختگان علوم انسانی است. هر پروژه مهندسی و پزشکی، شهرسازی، پروژههای وزارت نیرو و شرکت نفت دارای یک بعد علوم انسانی هستند اما تقریباً در هیچ چیز از علوم انسانی استفاده نکردند… چون ما در کنار شما نبودیم شما اینگونه همه چیز را هدر دادهاید. شمایی که نمیدانید ربط سدسازی و انتقال آب با علوم انسانی چیست خواهش میکنم از تجاریسازی علوم انسانی نیز حرف نزنید.
بهتر است دانشگاهها وارد فضای تجاری سازی علوم انسانی نشوند و با فاصله به شناخت، تحلیل و نقد بپردازند. اما فعالان علوم انسانی در خارج دانشگاه به کاربردی سازی، تجاری سازی و کارآفرینی بپردازند. دولت نیز در سیاستگذاریهایش به طور اساسی و محوری می باید از علوم انسانی کمک بگیرد.
۱۱/۲/۹۵ تجاری سازی علوم انسانی- پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
There are no comments yet