هدف از این مطالعه واکاوی برساخت ذهن معتاد و خانواده او متأثر از گفتمان های مسلط اعتیاد در دهه های پس از انقلاب 1357 است. به عبارتی، روند ساخته شدن ذهن تحت تأثیر «حقیقت» اعتیاد در گفتمان های مسلط مدنظر است. چگونگی شکل گیری احساسات و اندیشه­ ها در عرصه اعتیاد از طریق مطالعه ساختار زبان و تحولات آن با عنایت به شرایط اقتصادی، فرهنگی و تاریخی مطمح نظر بوده است. در این مطالعه از روش میدانی با تکنیک مشاهده، مشاهده مشارکتی و مصاحبه های عمیق با رویکردی انتقادی و تفسیرگرایانه با معتادین و خانواده ­هایشان بهره گرفته شده است.نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که معتادین برساخته ای از تداوم گفتمان­ های مسلط در خانواده و کمپ­ ها هستند. بر اساس چهار قالب معرفتی مسلط بر شناخت اعتیاد و معتاد در ایران از سال 1357 تا به امروز (علی زاده، 1396) که شامل گفتمان انقلابی، گفتمان اجتماعی، گفتمان اقتصادی و گفتمان بازار شد، روند برساخته شدن ذهن معتاد و خانواده تحت تأثیر «حقیقت» اعتیاد و ابژه سازی معتاد در این قالب­ های گفتمانی بر اساس تجربه زیسته آنان بازنمایی شد. قابل ذکر است که در مواردی از تجربه زیسته افراد مورد مطالعه، مکانیزم ­های قدرتی در این چهار گفتمان به صورت ترکیبی خودنمائی کردند. همچنین ذهن معتاد و خانواده او، متأثر از گفتمان انجمن معتادین گمنام نیز شکل گرفته که این گفتمان از دو طریق، یکی معرفی «حقیقت» اعتیاد به مثابه ضعف معنویت و دیگری جلوه دادن اعتیاد به مثابه امری طبیعی و نه امری اجتماعی، در امتداد گفتمان­ های مسلط بر جامعه قرار گرفته و از خانواده در مقابل معتاد حساسیت ­زدایی می ­نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *